یکشنبه، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
سومین موردی که مرحوم محقق آن کبری را بر آن تطبیق کرده است شهادت سید به نفع عبد مأذون در تجارت است بنابر اینکه عبد هم مالک شود به این بیان که اگر چه عبد هم مالک میشود اما خودش و همه آنچه مالک است ملک مولا هم هست پس شهادت سید به نفع عبدش در حقیقت ادعاء محض است نه اینکه متضمن ادعاء باشد.
صاحب جواهر بعد از اینکه به فرض شهادت مولا به نفع عبد مکاتب اشاره کرده است و فرموده در آن دو احتمال وجود دارد. عبد مکاتب کسی است که با کسب و پرداخت قیمتی که با مولا شرط کرده است آزاد میشود که دو قسم دارد گاهی مطلق است یعنی به هر مقداری که از قیمتش را پرداخت کند به همان مقدار از او آزاد میشود و گاهی مشروط است یعنی تا وقتی تمام قیمتش را پرداخت نکند هیچ چیزی از آن آزاد نمیشود.
وجه قبول شهادت از این جهت است که چون با مالک شدن عبد چیزی به مولا نمیرسد چرا که عبد مالک میشود نه مولا و بعد که عبد آن را به مولا پرداخت کند ملک مولا میشود مثل شهادت طلبکار به نفع بدهکارش که محجور نیست و وجه عدم قبول شهادت این است که مولا در این شهادت متهم است چرا که مالی که برای عبد ثابت شود به مولا میرسد مخصوصا اگر مکاتبه مشروط باشد چرا که مکاتب مشروط تا وقتی همه هزینه را پرداخت نکند رقّ است و لذا اگر عاجز شود خودش و همه آنچه کسب کرده است ملک مولا خواهد بود. ایشان فرموده است علامه در قواعد قبول شهادت مولا برای عبد مکاتبش را پذیرفته است و در تحریر عکس آن را پذیرفته است و شهید ثانی هم در مسالک همین نظر را اقوی دانسته است و در نهایت هم خودشان اظهار نظر نکردهاند.
ما در جلسه قبل تذکر دادیم که ماهیت شهادت با ماهیت ادعاء متفاوت است (بر خلاف ظاهر کلام صاحب جواهر که پذیرفته است شهادت هم هست اما چون ادعاء هم هست آن را ردّ کرده است) و لذا شهادت مولا برای عبدش اصلا ادعاء است نه اینکه شهادت باشد و بحث ما الان در قبول شهادت است نه در قبول ادعاء.
این مطلب نسبت به عبد قنّ واضح است اما نسبت به عبد مکاتب، چون مغایرت بین مولا و عبد وجود دارد و این طور نیست که عبد هر چه به دست بیاورد ملک مولا باشد. بله اگر عبد مکاتب مشروط باشد و نتواند همه مال الکتابه را تأمین کند به ملک مولا برمیگردد و این مثل جایی است که طلبکار به نفع بدهکار غیر محجورش شهادت بدهد که احتمال داشته باشد بعد از این محجور شود که بعد از حجر شاهد طلبکار حق در آن مال پیدا میکند و روشن است که این مانع قبول شهادت نیست. پس علی القاعده شهادت مولا به نفع عبد مکاتب باید قبول باشد حتی اگر مکاتبه مشروط باشد.