۱۸ بهمن ۱۴۰۱
مرحوم آخوند بعد از این بحث وارد بحث نواهی شدهاند. بحث نواهی برخی مباحث مشترک با بحث امر دارد که مرحوم آخوند به برخی از آنها اشاره کرده است و گفتهاند حکم آنها از مباحث مطرح شده در ضمن بحث اوامر فهمیده میشود و برخی از آنها هم که مورد اشاره قرار نگرفته است از همان مباحث در ضمن بحث اوامر قابل فهم هستند.
اولین بحثی که ایشان مطرح کرده است این است که مفهوم و معنای ماده و صیغه نهی چیست؟ مشهور در کلمات اصولیان سابق این است که معنای ماده و صیغه نهی همان معنای ماده و صیغه امر است یعنی همان طور که مفهوم و موضوع له امر طلب است مفهوم و موضوع له نهی هم طلب است و تنها تفاوت در متعلق آنها ست که متعلق طلب در امر وجود است و متعلق طلب در نهی عدم و ترک است و متعلق چون طرف اضافه است در همان معنای موضوع له دخیل است و این طور نیست که امر و نهی مترادف باشند. بر همین اساس آنچه در امر معتبر بود در نهی هم معتبر است یعنی همان طور که از نظر ایشان ماده امر متقوم به علو حقیقی بود و استعلاء در آن شرط نبود در ماده نهی نیز علو حقیقی شرط است و استعلاء در آن شرط نیست. البته علو جزو معنای موضوع له امر یا نهی نیستند اما وضع فقط برای این موارد اتفاق افتاده است لذا در غیر موارد علو، امر و نهی صادق نیستند و البته روشن است که معنای لغوی و عرفی امر و نهی با معنای ادبی و اصطلاحی امر و نهی متفاوت است و آنچه برای ما مهم است معنای لغوی و عرفی امر و نهی است که از نظر مرحوم آخوند در صدق معنای حقیقی امر و نهی علو شرط است و استعلاء شرط نیست.
برخی از مباحث مطرح در اوامر در نواهی مطرح نشدهاند به این دلیل که همان چیزی که در بحث اوامر مطرح شده است در نواهی هم ثابت است از جمله اینکه ماده امر هر طلبی نیست بلکه فقط طلب الزامی و وجوب است و ماده نهی هم هر طلبی نیست بلکه فقط طلب الزامی و حرمت است.
بحث دیگر این بود که ایشان فرمودند که مفاد امر انشاء طلب است نه اراده و طلب حقیقی هر چند فرمودند بعید نیست ادعا کنیم ظاهر از آن انشاء طلب به داعی اراده و طلب حقیقی است، همان بحث در نهی هم جاری است یعنی مفاد نهی، طلب انشائی است نه کراهت و مبغوضیت حقیقی هر چند ظاهر انشاء طلب به داعی مبغوضیت حقیقی است.
در صیغه امر هم مباحثی مطرح شد که در صیغه نهی هم قابل طرحند از جمله اینکه برای صیغه امر معانی متعدد ذکر شده است و مرحوم آخوند منکر آن بودند و همه آن معانی را از قبیل داعی دانستند در صیغه نهی نیز معنای متعدد وجود ندارد بلکه اموری مثل تهدید و استهزاء و … داعی هستند نه اینکه معنای متعدد باشند و البته همان طور که گفته شد که استعمال امر فقط در موارد داعی بعث و تحریک حقیقی است و در غیر آن مجازی است (هر چند داعی جزو معنای موضوع له و مستعمل فیه نیست) در نهی هم استعمال نهی فقط در موارد زجر و منع حقیقی است و در غیر آن مجازی است.
پس مباحث مطرح در ماده و صیغه امر در ماده و صیغه نهی هم مطرح است و لذا علماء آنها را تکرار نکردهاند و در بحث نواهی به اموری پرداختهاند که از اختصاصات نواهی است و در مباحث امر مطرح نشده است مثل اینکه مفاد نهی زجر است یا طلب ترک که توضیح آن خواهد آمد.