شنبه, ۱ آبان ۱۴۰۰
مرحوم آخوند به تقسیم مقدمه به مقدمه علم و مقدمه وجود و مقدمه وجوب و مقدمه صحت اشاره میکنند و میفرمایند برخی از این اقسام، داخل در اقسام دیگر است و برخی دیگر از آنها حتما داخل در محل نزاع نیست.
منظور کسانی که مقدمه وجود را در مقابل مقدمه صحت ذکر کردهاند منظورشان از مقدمه وجود، مقدمات وجود تکوینی است در مقابل مقدمه صحت که مراد مقدمات وجود صحیح است در حالی که محل بحث در این مساله، «مقدمه واجب» است و روشن است که واجب یعنی مأموربه پس مقدمه صحت چیزی جز همان مقدمه وجود مأموربه نیست حتی اگر به وضع اسامی برای اعم هم قائل باشیم با این حال ما در مورد مقدمات مأموربه بحث میکنیم و مأموربه عمل صحیح است حتی اگر معنای وضعی لفظ اعم از صحیح و فاسد باشد. بله ممکن است گفته شود مقدمه وجود، مقدماتی هستند که عقل آنها را درک میکند ولی برخی مقدمات صحت مقدماتی هستند که شارع آنها را تعیین کرده است اما همان طور که گفتیم بعد از تعیین شارع، توقف ذی المقدمه بر آن عقلی است پس مقدمات صحت هم مقدمات وجود واجب و مأموربه هستند در نتیجه این تفاوت ثمرهای در محل بحث ما ندارد.
اما تقسیم مقدمه به مقدمه واجب و مقدمه وجوب صحیح است اما مقدمه وجوب حتما از محل بحث خارج است چون فرض این است که بدون آن مقدمه، وجوب ذی المقدمه نیست تا از وجوب مقدمهاش بحث شود! بله برخی مقدمات وجوب را عقل درک میکند مثل قدرت و برخی دیگر را شرع تعیین میکند مثل استطاعت برای حج.
عبارت مرحوم آخوند در کفایه این طور است: «و لا إشکال فی خروج مقدمه الوجوب عن محل النزاع و بداهه عدم اتصافها بالوجوب من قبل الوجوب المشروط بها» ولی به نظر میرسد «واو» در «و بداهه» زائد است و آنچه بعد از بداهه آمده است علت همان خروج مقدمه وجوب از محل نزاع است.
اما مقدمه علم اگر چه لازم و واجب است اما وجوب آن به ملاک دیگری غیر از مقدمیت است. تحصیل علم بر اساس حکم عقل به لزوم احراز تحقق مأموربه بعد از اشتغال ذمه، لازم است و این همان است که از آن به قاعده اشتغال عقلی تعبیر میشود بنابراین تحصیل علم لازم است نه از باب توقف ذی المقدمه بر آن بلکه از باب لزوم احراز فراغ ذمه بعد از اشتغال آن است پس مقدمه علم اصلا مقدمه واجب نیست چرا که تحقق ذی المقدمه و واجب بدون آن هم ممکن است بلکه مقدمه احراز تحقق واجب است و آنچه محل بحث ما ست مقدمه واجب است.