شهادت کفترباز، قمار باز و …

سه شنبه، ۱۵ اسفند ۱۴۰۲

گفتیم علماء از جمله محقق در شرائع در ضمن بحث عدالت به برخی از گناهان اشاره کرده‌اند و همان طور که صاحب جواهر تذکر دادند ما هم گفتیم وجهی برای آن نیست و فقط به برخی از آنها به خاطر خصوصیاتی که در آنها وجود دارد اشاره خواهیم کرد. یکی مساله قذف بود که به خاطر خصوصیتی که در توبه آن وجود داشت بیان شد.
دیگری شهادت لاعب «بحمام» و کفترباز است. معروف بین علماء ما این است که نه نگهداری کبوتر حرام است و نه بازی کردن با آن و موجب ردّ شهادت هم نیست و در روایات هم این مساله سوال شده است.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ مُوسَى النُّمَیْرِیِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَهَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ شَهَادَهِ مَنْ یَلْعَبُ بِالْحَمَامِ فَقَالَ لَا بَأْسَ إِذَا کَانَ لَا یُعْرَفُ بِفِسْقٍ.
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ لَا بَأْسَ بِشَهَادَهِ الَّذِی یَلْعَبُ بِالْحَمَامِ وَ لَا بَأْسَ بِشَهَادَهِ صَاحِبِ السِّبَاقِ الْمُرَاهِنِ عَلَیْهِ فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ أَجْرَى الْخَیْلَ وَ سَابَقَ وَ کَانَ یَقُولُ إِنَّ الْمَلَائِکَهَ تَحْضُرُ الرِّهَانَ فِی الْخُفِّ وَ الْحَافِرِ وَ الرِّیشِ وَ مَا سِوَى ذَلِکَ قِمَارٌ حَرَامٌ. (تهذیب الاحکام، جلد ۶، صفحه ۲۸۴)
مرحوم صدوق هم روایت اول را نقل کرده است. (من لایحضره الفقیه، جلد ۳، صفحه ۴۸)
و اگر کفتربازی موجب ردّ شهادت بود با توجه به عمومیت ابتلای آن مساله روشن و معروف می‌شد.
البته در مواردی که این کار ملازم با معصیت باشد مثل اینکه موجب آزار و اذیت همسایه‌ها یا تطلع بر خانه و امور دیگران باشد موجب فسق است و شهادت هم مردود است و اگر این کار یا برخی مراتب آن جزو امور دنیه و خلاف مروت محسوب شود اگر کسی در عدالت مروت را شرط بداند از آن جهت مخلّ به عدالت هم خواهد بود اما در غیر این صورت صرف بازی با کبوتر موجب فسق نیست. و در جواز اقتناء و نگهداری آن هم هیچ تردیدی وجود ندارد بلکه مطلوبیت نگهداری آن از روایات قابل استفاده است. (رجوع کنید به الکافی، جلد ۶، صفحه ۵۴۶ باب الحمام)
و البته آنچه هم گفتیم به کبوتر اختصاص ندارد بلکه نگهداری سایر حیوانات یا لعب به آنها به خودی خود حرام یا خلاف مروت نیست هر چند ممکن است به لحاظ جایگاه اشخاص یا امور دیگر حرام یا خلاف مروت باشد.
یکی دیگر از مسائلی که محقق در شرائع ذکر کرده است شهادت قمار باز است. در روایات به ردّ شهادت شطرنج باز و نرد باز تصریح شده است و مستفاد از آنها این است که اصل بازی با آلات قمار حتی اگر قمار هم نباشد موجب ردّ شهادت است و از این روایات ممکن است استفاده شود که اصل بازی با آلات قمار حرام است و اگر هم بر حرمت دلالت نکند موجب ردّ شهادت است و این روایات در مقام ردّ نظر اهل سنت است که برخی از آنها گفته‌اند بازی با آنها اگر قمار نباشد یا حتی اگر قمار هم باشد موجب ردّ شهادت نیست.
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُقْبَهَ عَنْ مُوسَى بْنِ أُکَیْلٍ النُّمَیْرِیِّ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ سَیَابَهَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏ لَا تُقْبَلُ شَهَادَهُ صَاحِبِ النَّرْدِ وَ الْأَرْبَعَهَ عَشَرَ وَ صَاحِبِ‏ الشَّاهَیْنِ‏ یَقُولُ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ مَاتَ وَ اللَّهِ شَاهٌ وَ قُتِلَ وَ اللَّهِ شَاهٌ وَ مَا مَاتَ وَ مَا قُتِلَ. (الکافی، جلد ۷، صفحه ۳۹۶)
رَوَى الْعَلَاءُ بْنُ سَیَابَهَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ لَا تُقْبَلُ شَهَادَهُ صَاحِبِ النَّرْدِ وَ الْأَرْبَعَهَ عَشَرَ وَ صَاحِبِ الشَّاهَیْنِ‏ یَقُولُ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ مَاتَ وَ اللَّهِ‏ شَاهُهُ‏ وَ قُتِلَ وَ اللَّهِ‏ شَاهُهُ‏ وَ اللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ شَاهُهُ مَا مَاتَ وَ لَا قُتِل‏ (من لایحضره الفقیه، جلد ۳، صفحه ۴۳)
البته امام علیه السلام هم می‌داند که منظور از اینکه شاهش مرد و … این است که در آن مهره از بازی خارج شده است ولی منظور امام این است که این امور در شأن انسان بالغ و عاقل نیست و کسی که به این امور مشغول می‌شود شهادتش مردود است.
از روایات متعددی استفاده می‌شود که بازی با شطرنج و نرد حرام است و اطلاق این روایات اقتضاء می‌کند که حتی اگر بازی با شطرنج حرام هم نباشد با این حال شهادت شطرنج باز مردود است.
مساله دیگری که در کلام محقق ذکر شده است این است که تصدی کارهای مکروه مثل زرگری، کفن فروشی و … موجب ردّ شهادت نیست چون نه معصیت است و نه خلاف مروت است. هم چنین تصدی کارهای پست مثل کسی که عذره جمع آوری می‌کند موجب ردّ شهادت نیست. البته منظور این است که نفس اشتغال به این امور موجب ردّ شهادت نیست و گرنه ممکن است نسبت به برخی اشخاص یا زمان‌ها و … اشتغال به امور امور معصیت یا خلاف مروت محسوب شود.
موید اینکه اشتغال به این امور موجب ردّ شهادت نیست روایت علاء بن سیابه است:
بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا تُقْبَلُ شَهَادَهُ سَابِقِ‏ الْحَاجِّ لِأَنَّهُ قَتَلَ رَاحِلَتَهُ وَ أَفْنَى زَادَهُ وَ أَتْعَبَ نَفْسَهُ وَ اسْتَخَفَّ بِصَلَاتِهِ قُلْتُ فَالْمُکَارِی وَ الْجَمَّالُ وَ الْمَلَّاحُ قَالَ فَقَالَ وَ مَا بَأْسٌ بِهِمْ تُقْبَلُ شَهَادَتُهُمْ إِذَا کَانُوا صُلَحَاءَ. (الکافی، جلد ۷، صفحه ۳۹۶)

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *