جلسه ۱۵ – ۱۴ مهر ۱۴۰۳ شرط دیگری که در کلام محقق برای شاهد ذکر شده است طهارت مولد است. عدول از شرط مذکور در روایات به این تعبیر که ابهام دارد وجهی ندارد. آنچه در روایات ذکر شده است این است که شاهد نباید زنا زاده باشد در حالی
برچسب: شرایط شاهد
جلسه ۵ – ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ مساله بعد که در کلام محقق ذکر شده است مساله تبرع به شهادت است. منظور از تبرع به شهادت این است که شاهد قبل از اقامه دعوا یا قبل از مطالبه مشهود له یا حاکم، شهادت بدهد. تبرع در ادای شهادت در سه فرض
جلسه ۱ – ۱۸ شهریور ۱۴۰۳ بحث در اشتراط عدم اتهام در شاهد بود. گفتیم یکی از شروط قبول شهادت شاهد، متهم نبودن او است. این شرط یکی از شروط مهم است و ابهام و اختلافات متعددی در آن وجود داشت. برخی مثل محقق نراقی از اساس منکر شرطیت این
سه شنبه، ۸ خرداد ۱۴۰۳ مساله دیگری که محقق به آن در ضمن مباحث تهمت اشاره کرده است ردّ شهادت کسی است که گدایی میکند و موید آن هم همان تعلیلی است که در روایات ذکر شده است که چنین اشخاصی اگر به آنها عطا شود راضی میشوند و اگر
یکشنبه، ۶ خرداد ۱۴۰۳ مرحوم محقق بعد از این به شهادت همسران برای یکدیگر پرداختهاند و گفتهاند شهادت شوهر برای همسرش قبول است و صاحب جواهر اضافه کردهاند که شهادت شوهر بر علیه همسرش هم حجت است. حجیت شهادت شوهر برای همسرش علاوه بر اینکه مطابق قواعد و اطلاقات و
یکشنبه، ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ سومین مسالهای که مرحوم محقق در ضمن مسائل انتفای تهمت ذکر کرده است شهادت بستگان به نفع یکدیگر است. محقق فرموده است قرابت و نسب از موانع قبول شهادت نیست حتی اگر خیلی نزدیک باشد مثل پدر و فرزند یا برادری و … تفاوتی ندارد شهادت
شنبه، ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ علماء در ذیل این بحث به مسالهای اشاره کردهاند که نص خاص دارد و آن اینکه اگر دزدی به قافله و کاروان حمله کند و از آنها چیزی بدزدد، شهادت افرادی که در آن قافله بودند به نفع یکدیگر حجت نیست حتی اگر شهادتشان منحصر در
دوشنبه، ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ دومین فرع از فروع تهمت که در کلام محقق ذکر شده است عداوت و دشمنی است. شرط پذیرش شهادت این است که شاهد با مشهود علیه دشمنی نداشته باشد. تفاوتی ندارد ما این عنوان را ذیل عنوان متهم قرار بدهیم یا خودش را عنوان مستقلی قرار
چهارشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ صاحب جواهر بعد از این از مرحوم علامه نقل کرده است که اگر شخصی شهادت بدهد که فلانی مورثش را مجروح کرده است و این جراحت موجب موت است این شهادت مردود است چون شهادت به نفع خود شاهد است چرا که اگر جنایت عمدی باشد
چهارشنبه، ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ بعد از این مرحوم محقق به یکی دیگر از اسباب ردّ شهادت بر اساس تهمت اشاره کردهاند که شهادتی است که موجب دفع ضرر از شاهد باشد و برای آن سه مورد را مثال زدهاند. یکی عاقله متهم به قتل خطا که به جرح شهود جنایت
دوشنبه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ مورد دیگری که مرحوم محقق کبرای منتفع شدن شاهد را بر آن تطبیق کرده است شهادت وصی است در آنچه وصی در آن است. گاهی شهادت وصی نسبت به چیزی است که خودش در آن وصی نیست در این صورت شهادت او قبول است اما اگر
یکشنبه، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ سومین موردی که مرحوم محقق آن کبری را بر آن تطبیق کرده است شهادت سید به نفع عبد مأذون در تجارت است بنابر اینکه عبد هم مالک شود به این بیان که اگر چه عبد هم مالک میشود اما خودش و همه آنچه مالک است ملک
سه شنبه، ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ مورد دیگری که محقق به عنوان موردی که شهادت موجب جلب منفعت برای شاهد است ذکر کرده است شهادت طلبکار به نفع محجور علیه است. مثلا محجور به دو نفر بدهکار است، اگر یکی از آنها شهادت بدهد که محجور از شخصی طلبکار است شهادت
سه شنبه، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ مرحوم محقق بعد از اینکه گفتند شرط شاهد عدم اتهام است گفتهاند «و یتحقق المقصود ببیان مسائل» که ظاهر از آن همان است که صاحب جواهر فرمود که عدم اتهام موضوعیت ندارد بلکه یک عنوان مشیر به این مسائل است. همین طور است عبارت علامه
شنبه، ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ یکی دیگر از شروطی که برای شاهد در کلام محقق ذکر شده است عدم اتهام است. نصوص متعددی بر این شرط دلالت دارد و اصل اعتبار آن هم اجماعی است و البته روشن است که با وجود این مقدار از نصوص، جایی برای تمسک به اجماع
سه شنبه، ۵ دی ۱۴۰۲ چهارمین شرط که مرحوم محقق برای شاهد ذکر کرده است عدالت است. صاحب جواهر استدلال بر اعتبار این شرط را به صورت مختصر بیان کرده است و به نظر ما هم در مثل این موارد حق همین است. ایشان فرموده است در اشتراط عدالت شکی
دوشنبه، ۲۰ آذر ۱۴۰۲ محقق در ادامه به یک استثنای دیگر از اشتراط ایمان و اسلام ذکر کردهاند و آن را نپذیرفتهاند و آن شهادت کافر بر کافر است. مرحوم شیخ در نهایه به نحو مطلق گفتهاند شهادت کافر بر کافر حجت است و در خلاف آن را به اصحاب
یکشنبه، ۱۹ آذر ۱۴۰۲ اصل بحث در اشتراط اسلام و ایمان در شاهد بود. محقق گفته بود ایمان در شاهد شرط است و ما گفتیم ایمان دو بخش دارد یکی اسلام است و دیگری ایمان است. در مورد اشتراط اسلام، گفتیم ادله متعددی بر اعتبار اسلام در شاهد (حداقل در
شنبه، ۲۷ آبان ۱۴۰۲ در هر حال محقق از عدم قبول شهادت کافر استثناء کردهاند: «نعم تقبل شهاده الذمی خاصه فی الوصیه إذا لم یوجد من عدول المسلمین من یشهد بها و لا یشترط کون الموصی فی غربه و باشتراطه روایه مطرحه.» استثناء این مورد مشهور است بلکه بر آن
سه شنبه، ۱۶ آبان ۱۴۰۲ الثالث الإیمان فلا تقبل شهاده غیر المؤمن و إن اتصف بالإسلام لا على مؤمن و لا على غیره لاتصافه بالفسق و الظلم المانع من قبول الشهاده نعم تقبل شهاده الذمی خاصه فی الوصیه إذا لم یوجد من عدول المسلمین من یشهد بها و لا یشترط
شنبه، ۱۳ آبان ۱۴۰۲ مساله دیگری که در کلام مرحوم محقق ذکر شده است این است که کسی غالبا دچار سهو میشود شهادتش مسموع نیست مگر اینکه حاکم استظهار و تحقیق کند تا ثابت شود آنچه شهادت داده است مبنی بر سهو و نسیان و غفلت و عدم ضبط نیست.
یکشنبه، ۷ آبان ۱۴۰۲ شرط دوم که در کلام محقق برای شاهد ذکر شده است کمال عقل است. مرحوم صاحب جواهر فرموده است بر اعتبار این شرط اجماع محصل و منقول وجود دارد بلکه اعتبار این شرط از ضروریات است و اصلا جای بحث ندارد و شاید به همین دلیل
دوشنبه، ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ما گفتیم در شاهد بلوغ شرط است و این یعنی قول صبی به ملاک شهادت مردود است و این منافات ندارد که قول صبی از جهت افاده وثوق یا علم معتبر باشد که البته در این صورت عمل به وثوق و اطمینان یا علم است نه
دوشنبه، ۱۰ مهر ۱۴۰۲ فصل اول: شرایط شاهد شرط اول: بلوغ الأول البلوغ فلا تقبل شهاده الصبی ما لم یصر مکلفا و قیل تقبل مطلقا إذا بلغ عشرا و هو متروک و اختلفت عباره الأصحاب فی قبول شهادتهم فی الجراح و القتل (فروى جمیل عن أبی عبد الله ع: تقبل