۱۲ اسفند ۱۳۹۴
نکته دیگری که در اینجا باید بحث شود شمول تعریف استصحاب نسبت به استصحاب قهقرایی است. آیا استصحاب قهقرایی نیز از اقسام استصحاب است؟ نکته دیگر هم تفاوت بین استصحاب و قاعده یقین است و نکته سوم تفاوت بین استصحاب و قاعده مقتضی و مانع است.
اول: استصحاب قهقرایی
معروف در کلمات این است که استصحاب قهقرایی اصلا استصحاب نیست و صرف تشابه اسمی است و لذا ادله مثبت استصحاب، نمیتواند استصحاب قهقرایی را اثبات کند چون دلیل استصحاب یقین سابق است و شک لاحق است اما در استصحاب قهقرایی امر برعکس است یعنی یقین لاحق است و شک در مورد سابق است مثل اصل عدم نقل. در استصحاب متیقن سابق است و مشکوک لاحق است اما در استصحاب قهقرایی متیقن لاحق است و مشکوک سابق است.
اما مرحوم آقای صدر میفرمایند ماهیت استصحاب و استصحاب قهقرایی یکی است چون در هر دو حکم به استمرار به لحاظ ظرف زمان آینده است.
استصحاب قهقرایی به اعتبار ملازمش قهقرایی است و گرنه حقیقت استصحاب قهقرایی به اصل ثبات است یعنی یک چیزی که قبلا وجود داشته است اصل این است که استمرار دارد و لذا از آن به اصل عدم نقل تعبیر میکنند. در حقیقت اصل ثبات و اصل عدم نقل یعنی وضع سابق باقی است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود اما اینکه از کجا میگوییم وضع باقی است چون الان چنین معنایی دارد. معنای اصل عدم نقل این است که قبلا هر چه بوده است الان همان باقی است و چون الان ما معنای اکنون را میدانیم پس قبلا هم همین معنای وضعی لغت بوده است بنابراین ماهیت این استصحاب همان استصحاب معروف است.
استصحاب قهقرایی یعنی الان ما شک داریم آنچه وضع سابق است باقی است یا نه، استصحاب قهقرایی و اصل عدم نقل میگوید هر چه وضع سابق بوده است اکنون نیز ثابت است. اما اینکه قبلا چه چیزی ثابت بوده است را ا معنایی که الان برای آن ثابت است میفهمیم.
بله این ملازم با آن استصحاب است و لذا از مثبتات استصحاب است اما معتبر بودن مثبتات اصول محال نیست بلکه نیازمند دلیل است.