عدم ترتیب بین شاهد و یمین

جلسه ۷۹ – ۵ بهمن ۱۴۰۰

جهت سوم بحث در شاهد و یمین که به نظر از کلام محقق شروع شده است این است که بر فرض اعتبار ترتیب بین شاهد و یمین، آیا ترتیب بین اثبات عدالت شاهد و یمین هم معتبر است؟ یعنی اول باید شاهد شهادت بدهد و عدالت او اثبات شود و بعد مدعی قسم بخورد یا اینکه اشکال ندارد شاهد شهادت بدهد و مدعی قسم بخورد و بعد عدالت شاهد بررسی و اثبات شود.
محقق کنی این نظر را پذیرفته است و اینکه قسم باید بعد از اثبات عدالت شاهد باشد و برای آن به همان وجوه استحسانی تمسک کرده‌اند که گفتیم اصلا ارزش ذکر کردن هم ندارند و اجماع اگر در اصل ترتیب متوهم بود اما در این فرع حتما اجماعی هم وجود ندارد و این مساله در کلام محقق و بعد از او مطرح شده است و لذا به نظر ما هیچ وجهی برای اعتبار رعایت ترتیب بین اثبات عدالت شاهد و قسم وجود ندارد.


جلسه ۸۰ – ۶ بهمن ۱۴۰۰

بحث در جهت سوم از مباحث مطرح در مساله شاهد و یمین است و اینکه بر فرض اعتبار ترتیب بین شهادت شاهد و قسم مدعی، آیا رعایت ترتیب بین اثبات عدالت شاهد و قسم مدعی هم لازم است؟ تصریح به لزوم رعایت ترتیب در کلمات عده‌ای از علماء وجود دارد مثل محقق در شرایع و قواعد و ارشاد و تحریر علامه و حتی مرحوم شیخ در مبسوط.
گفتیم عمده ادله مطرح شده در کلمات از جمله کلام محقق کنی، صرفا وجوه استحسانی است و دلیل اصلی ایشان هم این بود که چون واو مفید ترتیب است پس رعایت ترتیب بین شهادت و قسم لازم است و منظور از شاهد، هم شاهد معتبر است و منظور از شاهد معتبر هم شهادتی است که اعتبارش اثبات شود.
محقق کنی حتی از این هم فراتر رفته‌اند و گفته‌اند نه تنها رعایت ترتیب بین اثبات عدالت شاهد و قسم لازم است بلکه رعایت ترتیب بین احراز همه شروط شهادت و قسم هم لازم است. پس اول باید شاهد شهادت بدهد و عدالت و بلوغ و عقل و اسلام و … او اثبات بشود و بعد مدعی قسم بخورد و اینکه در کلمات علماء غیر از عدالت ذکر نشده است از این جهت است که عدالت از باب مثال بوده است چرا که آنچه معمولا به اثبات نیاز دارد همین عدالت است و امور دیگر معمولا یا ثابت هستند و یا ثبوت آنها مقتضی اصل است. دلیل اصلی ایشان هم همین است منظور از شاهد،‌ شهادت معتبر است و شهادت وقتی معتبر است که همه شروط آن احراز شده باشد.
عرض ما این است که در این مساله حتما اجماع وجود ندارد. یعنی حتی اگر در اصل ترتیب بین شاهد و یمین، اجماعی متوهم باشد اما در لزوم رعایت ترتیب بین شرایط شاهد و یمین هیچ اجماعی وجود ندارد و غیر از اجماع هم دلیل دیگری وجود ندارد چون در روایات هم این ترتیب (حتی با واو) هم مذکور نیست. اینکه ایشان می‌گوید منظور از شاهد، شهادت معتبر است چرا که پیامبر بر اساس آن قضا کرده است و قضا حتما بر اساس شهادت معتبر شکل گرفته است اما معنایش این نیست که باید قبل از قسم، شرایط شاهد احراز شود و این روایات حتی اشعار بر این مساله هم ندارند چه برسد به دلالت! مفاد این روایات این است که پیامبر قبل از قضا، حتما اعتبار شهادت را احراز می‌کرده‌اند نه اینکه قبل از قسم این کار را می‌کرده‌اند. پیامبر قبل از قضا، اعتبار شاهد را احراز می‌کرده‌اند اما آیا قبل از شهادت یا بعد از شهادت و قبل از قسم یا بعد از قسم هیچ کدام تعینی ندارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *